شگفت انگیز
از هر دری سخنی
شگفت انگیز
از هر دری سخنی
تقصیر آهو نماها ست...!
شاید رسیدیم...شاید هم نه***
من گذشتم و گذشت آنچه تو با ما کردی!!!
تو را یاد میکنم...
خاطـــــــــــراتی دارم
و تو لحظه ای
زیبـــــــــــــا از خاطـــــــــره ی ذهن منی
هــــــم تماشـــــــا داری
هم ب آن مـــــــــی ارزی
که تو را
یـــــــــــاد کنــــــــــــــم
میتوان آیا به دل دستور داد؟...!
دست عشق از دامن دل دور باد!
میتوان آیا به دل دستور داد؟
میتوان آیا به دریا حکم کرد
که دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود: ایست!
باد را فرمود: باید ایستاد؟
آنکه دستور زبان عشق را
بی‌گزاره در نهاد ما نهاد
خوب می‌دانست تیغ تیز را
در کف مستی نمی‌بایست داد
چرا؟؟؟
آنان که مرید چهارده معصومند
همواره به جرم عاشقی محکومند
این طایفه سرنوشتشان معلوم است
یا کشته تیغ یا مسمومند
گل پرپر باغ حسین...
دین شما چیست؟ از کدام قماشید؟
آب به بچه دهی، ثواب ندارد؟!
نازکی این گلو که تاب ندارد
خون خورم در غم آن طفل که جای لبنش
ریخت دست ستم حرمله خون در دهنش
گشت از سوز عطش، آب، روان در بدنش
لالا گلم، ببین که شبیه تو تشنه ام
آتش مزن به جان من ای مادرم، بخواب
خواب و خیال بود نشد باورم، بخواب
اولین روز است که بی گهواره می گردی علی
یک شبه مادر برای خود شدی مردی علی
بر دلم افتاد که دیگر برنمی گردی علی
زخم دل...
غم دل...
به دریا شکوه بردم از شب دشت وز این عمری که تلخِ تلخ بگذشت
به هر موجی که می گفتم غم خویش سری می زد به سنگ و باز می گشت
شرمنده...
سلام.
وبلاگ بعضی دوستان که میرم برای نظر گذاشتن ،کادر کد و نوشتنشو نشون نمیده.گفتم بدونید بی معرفت نیستم.
خرید خوشحالی...!
با پول نمیشه خوشحالی خرید
ولی میشه باهاش مقداری شیرینی خوشمزه خرید
که، اونها تقریبا همون کار رو انجام میدن !!!
باز هم کم آورده ام
باز کلمه کم آورده ام ، برای احوالاتم
بروید یک سیگار بکشید تلخی اش که ماند ته گلویتان
فکر کنید همان بغضی است که توی گلوی من
نه بالا می رود و نه پایین...!
لطفا برم نگردانید !!!
همـچـون ساعـت شنی شــده ام کــه نـفــس هـای آخـرش را مـیـزنـد
و الـتـمـاس مـیـکــنــد یـکـی پـیـدا شـود و بـرش گــردانـد
مــن هــم … نه …! ! لـطــفـا بـرم نـگــردانـیـد ! ! ! بــگـذاریــد تــمام شــوم …
برگ ریزان پاییزی ...!
تا همین چند وقت پیش هم پاییز زیبا ترین فصل برایم بود.
درست تا وقتی که نرفته بودی.
حال که رفته ای چرا زیبا باشد؟با چه زیبا باشد؟
انگیزه ای دارند آیا برگ های سرخ و زرد برای زیبایی؟
هر چند انگیزه شان تویی، تو هم هستی، ولی ...
تکیه کردم بر وفای دوست...!
همیشه اونی که ازش توقع نداری خوشحالت می کنه !
اما اونی هم که فکرشو نمی کنی قلبتو می سوزونه !
شاعر قشنگ می گه :
آنکس که تو را به جملگی تکیه بر اوست
گر چشم خرد باز کنی دشمنت اوست
حال من این اینگونه است...!
روزها سگ ام!
شب ها توله سگ هر کس و ناکس!
این است روزگار من؛
باز هم بگویید:
<انسان اشرف مخلوقات است>
"رحیم مجیدی"
صداقت...!
ترجیح میدم پول سیگاری رو بدم که صادقانه روش نوشته:
سرطان زا تا پول آبمیوه ای رو که روش به دروغ نوشته: 100% طبیعی
متعاقبش ترجیح میدم تنها باشم تا اینکه یه هرزه دو رو برم باشه
تموم شدم...
پیک آخرم را می نوشم
به سلامتی خدایی که دونه به دونه آرزوهام جلو چشمام
پرپر کرد تا عظمتشو نشونم بده ...!
